پيوند به خانهء نوری علا

بازگشت به مقالهء  منطق درهمريختهء تجزيه طلبی

جناب آقاي دكترنوري علا


ضمن سلام وتشكراز اطلاعات ارزنده اي كه در اختيار ما ايرانيان قرار ميدهيد نكاتي در ارتباط باآخرين مقاله جمعه گردي تقديم حضور ميگردد، بااين توضيح كه مهندس 38ساله آذري زبان ومدير مياني يكي از ادارات شهر تبريز هستم:


1- تبريز بزرگترين شهر آذري زبان حدود يك و نيم ميليون نفر جمعيت دارد و اگر با ميكروسكوپ دربين اين جمعيت بگرديد حداكثر 150نفر پيدا خواهيد كرد كه انديشه تجزيه طلبي ممكنه به ذهنشان خطور كرده باشد تازه 99درصداين افراد هم جسارت بيان عقيده شان را در بين عموم ندارند(نه بخاطر ترس از حكومت بلكه بخاطر ريشخند همشهريانشان) عدد 150نفر تا حدودي درست ميباشد بخاطر آشنائي كه با برخي ازاين افراد دارم.


2- اغلب افراد بند (1) كم سواد ويا بيسوادند (ممكنه مدرك دانشگاهي داشته باشند اما اطلاعي از تاريخ ندارند) والبته فاقد يك شغل آبرومند و در نتيجه فقير هستند مگر كسانيكه در آنسوي مرز با كشورهاي همجوار كه چشم ديدن يك ايران بزرگ را ندارند بده بستان داشته باشند.


3- بحث تجزيه طلبي واصطلاحاتي چون "فارس هاي خونخوار" دربين آذري زبانها نه تنها بحث روز نبوده و رايج و مرسوم نيست بلكه ابدا"زمينه بروز وظهور هم ندارد.
نگاه وانديشه مردم اين خطه به هموطنان ساكن درساير نقاط كشور همان است كه به هم زبانان آذري دارند واصولا" فرقي دراين بين نيست آذري زبانان آنچنان با ساير هموطنان عجين شده اند كه به هيچ عنوان قابل تفكيك نيست واگر روزي و روزگاري(زبانم لال) بناباشد ايران تكه پاره شود قطعا" آذربايجان آخرين تكه اي خواهد بود كه از پيكره سرزمين ايران جداخواهدشد.


4- اگر دراين خطه حركت اعتراضي صورت ميگيرد برعليه حكومت سركوبگر وخونخوار ديني ميباشد نه به نفع تجزيه طلبان بي هويت وقدرت طلب و صد البته احمق.


5- بنده به انواع وسايل ارتباط جمعي مانند اينترنت گيرنده ماهواره و... دسترس دارم و در محل كار باحدود 2000نفر همكار از سراسر استان ارتباط نزديك دارم و فردي هستم كه علاوه بر محل سكونت و
 كار در سطح استان هم به پرس و جو در خصوص افكار و انديشه هاي آذري زبانان بسيار علاقه دارم. بنابراين با قاطعيت و آگاهي كامل به شما اطمينان خاطر ميدهم آن كسانيكه مخاطب بحث تجزيه طلبي شمابوده و داعيه نمايندگي و رهبري آذري زبانان
 در داخل و خارج كشور را دارند در اين خطه نه تنها غريبه بلكه اصولا" كسي آنهارا نمي شناسد و علاقه اي هم به شناختن ندارند(غير از آن جمع قابل چشم پوشي كه در بند 1 اشاره كردم) و سخنان و پيام هاي آنها براي مردم آذري زبان پشيزي ارزش
 ندارد.


6-در مقاله تان نوشته بوديد كه حكومت ستم پيشه ديني كليه عوامل سركوب خود را از همان افراد محلي انتخاب ميكند در درستي اين فرمايش شما بايد گفت كه اينان بخشي از ايرانياني هستند كه يا در ايدئولوژي مشتركند و يا فرصت طلب و دزد ثروت هاي ملي ايرانيان و يا اينكه هر دو هستند. حال چه فرقي خواهد كرد كه علي خامنه اي آذري زبان باشد عرب زبان باشد يا فارس زبان.
 

درپايان بايد گفت كه درد و مشكل من آذري زبان و هموطن فارس زبان و...  درد مشتركي است و آن گرفتار شدنمان در چنبره حكومت ضد ايران و ايراني ميباشد و نه چيز ديگر     

(دوستی از تبريز)